لیلی بود اما یقین لیلی نبود

پنجشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۲ - 15:55 - imanonline -

لیلی بود اما یقین لیلی نبود...

هزاران روز را کردم شماره به امیدی که بر گردی دوباره چه جانفرسات درد بی قراری بشر را می کُشد چشم انتظاری لیلی بود اما یقین لیلی نبود...

چو مرغ شب خواندی و رفتیدلم را لرزاندی و رفتیشنیدی غوغای طوفان رازخواندن وا ماندی و رفتیبه باغ قصه به دشت خوابسایه ی ابری ست در دل مهتابمثل روح آزرده ی مرداب دلم را لرزاندی و رفتیچو مرغ شب خواندی و رفتیتو اشک سرد زمستان را چو باران افشاندی و رفتیسیاه شب لاله افشان شد                  کویر تشنه گلستان شدتو می آیی ،آی تو می آیی، آی تو می آیی، وای تو می آیی + نسخه برداری و تایپ شده در چهارشنبه سی ام مهر ۱۳۹۹ ساعت 10:14 توسط imanonline  |  لیلی بود اما یقین لیلی نبود...ادامه مطلب

دلتنگ, شده ام

نمیدانم, شاید برای تو

یا شاید برای دیروزهایی که باتو گذشت …

از اینجا صدایټ می کنم

تو از آنــــــجا بغلم کن

لیلی بود اما یقین لیلی نبود...

عزيزترين, آدم روي زمين...
هر لحظه... كم مي آورم تو را..

لیلی بود اما یقین لیلی نبود...

خنده رو از لب این دلِ ناشاد, بگیر
یه کم عاشق شدن رو از دلم یاد بگیر
اگه حتی تو بخوای عهدمون شکسته شه
نمیذارم یه نفس دلم از تو خسته شه
دلِ من از غم دوریت مرده
تو خیال میکنی خوابش برده
یه دفع از من بیچاره چرا نمیپرسی زنده ام یا مرده؟
نمیپرسی و نمیدونی غمت چه بلایی به سرم آورده

لیلی بود اما یقین لیلی نبود...

کاش میفهمید هیچ موقع ،هیچکس جایش رانمیگیرد . کاش میفهمید او هنوزم عشق من است

لیلی بود اما یقین لیلی نبود...

فقط چند روز مانده, تا بی مهری ..

اما ، " مهر " را بر سر " آبان " بگذار  ، مهربان میگردد .

 

من تو را با همه ی مهر ، به آبان دادم

مهربان باش که پاییزت بهارت گردد

لیلی بود اما یقین لیلی نبود...

کجا بايد كنم فرياد اين درد نهاني رانمي دانم چه بايد كردبمانم يا كه بگريزماگر خواهم بمانم با تو اين را دل نمي خواهدز از خانه را هم يار پا در گل نمي خواهدتو عاقل يا كه من ديوانه من يا تو به هر حاليعذاب لیلی بود اما یقین لیلی نبود...ادامه مطلب

فراق دوست ، جان را می گدازد

صدای دوست ، دل را می نوازد

 

اگر چه بانگ تو از راه سیم است

گل پژمرده ی دل را نسیم است

لیلی بود اما یقین لیلی نبود...